FATF و توهم فرصت گرفتن از غرب

سال‌هاست که برخی در داخل کشور گمان می‌کنند اگر به معاهدات ونهادهای بین‌المللی بپیوندیم، درهای بسته اقتصاد جهانی به‌روی ما باز می‌شود و از قبل آن می‌توان به توسعه و رفاه رسید. این تصور،در نگاه اول منطقی به‌نظر می‌رسد‌ اما تجربه چهار دهه‌ اخیر به‌روشنی نشان می‌دهد که این باور چیزی جز توهم «فرصت‌گرفتن از غرب» نیست.
کد خبر: ۱۵۲۷۰۵۱
نویسنده مرتضی غرقی | تحلیلگر مسائل سیاسی
 
قوانین ومعاهدات بین‌المللی، ازFATF گرفته تاNPT، درظاهر برای تنظیم همکاری جهانی و تامین منافع مشترک کشورها شکل گرفته‌اند اما در عمل، این همکاری‌ها بیشتر یک‌طرفه است. ما موظفیم مقررات را رعایت کنیم، نظارت‌ها را بپذیریم و تعهدات‌مان را انجام دهیم اما زمانی که نوبت به بهره‌مندی از مزایا و امکانات می‌رسد، قدرت‌های جهانی دیوار تحریم و محدودیت را بالا می‌برند. به‌یاد بیاوریم ماجرای عضویت در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را‌؛ ایران با حسن نیت، تعهداتش را انجام داد؛ نظارت‌ها را پذیرفتیم اما در مقابل، هیچ‌گاه از امکانات توسعه صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای بهره‌ای نبردیم؛ و در عین حال،طرف مقابل هرروزتهاجمی‌تر عمل کرد.FATFنیزازهمان جنس است:نهادی که به‌ظاهر برای مبارزه با پولشویی وتامین مالی تروریسم تشکیل شده اماحالا تبدیل به ابزاری برای اعمال فشاراقتصادی وسیاسی برکشورهای‌مستقل‌شده است. 
وقتی کشوری حتی اجازه ندارد از خدمات بانکی جهانی استفاده کند یا درآمد حاصل از فروش نفت خود را آزادانه جابه‌جا کند، چه معنایی دارد که از آن بخواهند مقررات مالی FATF را مو‌به‌مو اجرا کند؟ این نوع الزام، نه مبارزه با فساد است و نه کمک به شفافیت جهانی‌؛ بلکه تحمیل یک‌طرفه‌ نظم دلخواه قدرت‌های بزرگ بر اقتصادهای مستقل است. 
هر عقل سلیمی می‌داند کشوری که تحت تحریم‌های ظالمانه قرار گرفته، باید بتواند برای بقای خود از مسیرهای مالی ممکن استفاده کند.نمی‌شودهم راه رابست وهم انتظارداشت کشور باهمان قواعدی بازی کندکه مختص اقتصادهای آزادغربی است. 
پیوستن به معاهدات بین‌المللی فقط زمانی معنا دارد که با «ملاحظات ملی» همراه باشد. یعنی همان‌طور که در هر توافقی منافع مشترک تعریف می‌شود، در اینجا نیز باید خط قرمز منافع و امنیت ملی لحاظ شود. مقررات جهانی تا جایی قابل احترام‌اند که مانع توسعه‌ کشور نشوند و ابزاری برای تحریم و فشار نباشند.  امروز تجربه‌ ما روشن است: نه در FATF و نه در دیگر پیمان‌ها، هیچ تضمینی برای بهره‌مندی از «فرصت» وجود ندارد. غرب به‌شدت گزینشی عمل می‌کند — همان‌گونه که در موضوع مبارزه با مواد مخدر از ما می‌خواهد همکاری کنیم اما حتی اجازه‌ خرید تجهیزات لازم برای پلیس را نمی‌دهد. این دوگانگی تصادفی نیست، بلکه بخشی از ساختار ناعادلانه نظم بین‌المللی است. 
در چهل‌سال گذشته بارها ثابت شده که ما با جهان سر جنگ نداریم‌ اما برای دفاع از حقوق خود باید مقاومت کنیم. هیچ ملتی توسعه‌ واقعی را از مسیر وابستگی به تصمیم‌های قدرت‌های بزرگ به‌دست نیاورده است. رابطه‌ ما با غرب، رابطه‌ای از جنس گرگ‌و‌میش است: اگر ساده‌دلانه گمان کنیم با اجرای بی‌چون‌وچرای FATF یا امثال آن، دروازه‌ پیشرفت به روی‌مان باز می‌شود، در حقیقت، فرصت را برای خود از میان برده‌ایم. 
تاریخ عملکرد غرب درس روشنی به ما می‌دهد: پذیرش مقررات بین‌المللی، تا جایی ارزشمند است که پاسدار منافع ملی باشد، نه ناقض آن. ما از تجربه‌های گذشته آموخته‌ایم که «فرصت‌دادن به غرب»، اگر بدون ملاحظه‌ استقلال ملی باشد، در عمل به «فرصت‌گرفتن از کشور» منجر می‌شود. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها